روی لبانم درست فهمیده می شود
ببین که لبخندم ماسیده و
سکوت معنی دارت به گَرد ابهام ام نرسیده
همیشه یک نفر دیر می رسد
و یک نفر از زود رسیدن هاش معطل
ببین چقدر گذشت که دیگر سرم راه نرود میان دست قفل شده ی زیر چانه ام
چقدر اعصابم ناراحت نیست، که ذهن و فراموشی خانه زاد هم
ببین لب به فریاد باز می شود
و عکس من با موهای باز آشفته، با موهای صاف گیس کرده-
طفل معطلی زیر چکمه های وحشت آژان ها-
مُهر می خورد در خیابان ها
کلاه لبه دار بر لب، که آفتاب دهان می سوزاند
و قفلِ طفلکی با اتکای زبان
باز، که تا دیر نشده دهان
برود لا دست مأموران
وحشت زده
معنی کند
سکوت را ...
ل.مهدوی (لیلا)- تیر 96
عکس سکوت...
برچسب : نویسنده : lmahdavi بازدید : 147