پشت پا زدن به همه چیز به یکبارگی

ساخت وبلاگ
باور اکثر مردمان بر این است که هر آن چه که قدیمی تر است و عمری بر سر ساختن آن رفته است، کمتر نشانی از جذبه ی شهوانی و ارضاکننده گی و یا نشانی از چشم اندازهای مشترک در زندگی دارد. مواردی که درباره پارتنرها و  نیز دوستان صمیمی هر دو صدق می کند -اگر بتوان تفاوت میان این دو را به راحتی تشخیص داد- این را می توان در خیانت ها و متارکه های دو دوست و همکار ردیابی کرد. اما این دلزدگی ها از کجاست؟ چه چیزی بهانه های طالبانه یک دوست را منقطع کرده و به باد فراموشی می سپارد؟ هرکسی که درباره اش سخن می گوید به نحوی از آن طفره می رود. چرا؟ چون شناخت جامعی از روابط  و به تبع توانایی ای در تحلیل روابط مذکور ندارد. دلیلش نه توضیحی علمی دارد نه اخلاق گرایانه. متهم ردیف اول خودش را در بعد جامعه شناختی و روان شناسانه نشان می دهد. اجتماع شکست خورده ی مردمان امروزی که از درون از هم پاشیده اند توجه دوباره ی هر منتقدی را به دو نکته معطوف می دارد: انسانیت در حال زوال روان پریش و محیطی به شدت سرکوبگر که در عمق روابط میان افراد و گروه ها ریشه دوانده است.! برای انسان امروز قدمت روابط کمتر ارزشی نسبت به قبل پیدا کرده است و خراب کردن پل های پشت سر برایش امری عادی. او به تدریج به سمت دره در حرکت است و می داند هیچ گاه احتیاجی به پل های پشت سر نخواهد داشت. دلیل بی میلی و وازدگی اکثر شاعران آوانگارد از انجمن های ادبی هم می تواند دراین موضوع نهفته باشد: بی توجهی و انقطاع تازه از تخم درآمدگان، به افراد صاحب تجربه و فضاهای ادبی پیش از خود و به یکباره به استقبال نیستی و فراموشی رفتن شان.‌‌. گویی نمی دانند تکرار سرد و گرم روزگار چه وقت عظیمی را از آنها تلف خواهد کرد.. پشت پا زدن به همه چیز به یکبارگی و، این گسست به طور قطع تمامی حیطه های زیستی بشر امروز را در بر خواهد گرفت..‌ دریغا از انسان..

یادداشت ۸/۸/ ۹۷

 

عکس سکوت...
ما را در سایت عکس سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lmahdavi بازدید : 131 تاريخ : يکشنبه 2 دی 1397 ساعت: 17:18